اورامان نیوز به نقل سلام پاوه :در پی اظهار نظر یکی از کاربران پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه ، آقای فاتح شمس در مورد وقف بدون رضایت یکی از اهالی روستای شرکان روابط عمومی اداره اوقاف و امور خیریه در پاسخ به اظهارت اخیر آقای فاتح شمسجوابیه ای را به شرح ذیل منتشر نموده است :
جوابیه اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان پاوه و اورامانات به جناب آقای فاتح شمس از اهالی محترم روستای شرکان
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات کاربران و خوانندگان محترم سایت
در تاریخ ۱۰/۱/۹۱ جناب آقای نصرالله دبیری در معیت بخشدار فعلی محترم نوسود(آقای سالم مصطفایی) و رئیس اداره ارشاد اسلامی شهرستان پاوه (آقای دکتر هدایت محمودی) به اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان پاوه و اورامانات مراجعه و در این نشست دکتر محمودی به تشریح وضعیت نامبرده پرداخت و با معرفی خویش به عنوان و ابسته واقف افزود از آنجائیکه ایشان کسی را ندارد با میل و رغبت خویش تمایل به وقف ما یملک خود(باغی در روستای شرکان)بعد از حیات به مسجد حضرت عبدالله (رض)روستای موصوف را دارد .
ضمن ارج نهادن به نیت پاک و صادقانه واقف برابر اسناد و مدارک مثبته تنظیم سند وقف نامه انجام و صحت آن به تایید جناب آقای ماموستا ملا عمر حسن زاده امام جماعت محترم مسجد دلیری و شهود صد رالذکر گردید.
پس از سپری ایامی(یک سال و چند ماه از تاریخ تنظیم وقف نامه) ارجمندی (اسم محفوظ) وضعیت بحرانی و نابسامان آقای دلیری را تشریح و خواستار مساعدت امر در این خصوص گردید .
اینجانب به جهت عدم تضیع حقوق واقف خیر اندیش ضمن رایزنی با اداره محترم کل و اخذ مجوز مربوطه مقرر گردید نگهداری ایشان در سرای سالمندان صورت گیرد اما به دلایلی و عدم پیگیری از ناحیه اهالی روستا موضوع بدون نتیجه ماند.
در ادامه یکی دیگر از اهالی محترم روستای شرکان با مراجعه به این اداره متعهد به نگهداری ایشان به شرط باز گرداندن ملک وقف شده گردید ند و توجها” به درخواست مذکور از نظر اینجانب برابر فقه امام شافعی (رض) مشروع تشخیص داده نشد به همین منظور و برابر روال قانونی استعلامی از شورای فتوا(فقهی)پاوه در این خصوص استفتاء گردید ه حضرات معلی شورای فتوای شهرستان در تاریخ ۲۸/۱/۹۲ در پاسخ به استعلام مورد نظر اعلام فرمودند برابر فتاوای حضرت امام شافعی(رض) وقف قابل رجوع نیست و عقد (مانحن فیه) منعقد شده است از آنجائیکه واقف وقف را به بعد از حیات خود موکول نمود ه است بنابر این در زمان حیات می تواند از آن بهره برداری نماید و در ید و تصرف اوقاف نبوده.
ماحصل موضوع به استحضار جمعی از خواص محترم روستای شرکان گزارش گردید و متعاقبا” خیر دیگری به نام آقای تیمور رحمانی با حسن نیت و احساس مسئولیت به منظور پیگیری مجدد برای انتقال به سرای سالمندان مراجعه و این اداره طی نامه شماره ۲۳۹۱۴۱/۹۳ -۱۸/۳/۹۳ نامبرده رابه عنوان نماینده جهت پیگیری و انجام سیکل اداری به مسئولین محترم مافوق معرفی نمود.
اداره محترم کل نیز احدی از کارکنان خود را مأمور تحقق این مهم نمود و پس از هماهنگی با اداره کل محترم بهزیستی استان برابر روال قانونی تحقق امر مذکور منوط به حکم حضانت آقای دبیری توسط اداره حقوقی (بهزیستی) گردید .که موضوع در مجاری قانونی مفتوح می باشد.
بعد از مراجعه شورا و جمعی از اهالی محترم روستا طی نامه شماره ۶ مورخ۱/۴/۹۳ توجها” به اینکه هم و غم اهالی روستای شرکان این موضوع بودبا رایزنی با علماء اعلام و مراجعه به قانون موضوعه جمهور ی اسلامی ایران و فتاوای مراجع عظام که تلویحا” اجازه فسخ عمل موصوف را به دلیل عدم عمل به وقف رقبه مورد نظر درزمان حیات واقف می دادند .لذا وقف موصوف در ۱/۴/۹۳ باز گردانده و به صورت شفاهی تحویل اعضاء محترم شورا آقایان محمد صالح رحمانی –اسحاق غفاری و تیمور رحمانی گردید . لازم است به عرض دوستان و کاربران عزیز برسانیم این نقد ارزش اداری نداشت. با توجه به اینکه وظیفه این اداره حفظ و حراست از نیات واقفین خیر اندیش می باشد که سر لوحه این دفتر مزین به نام رسول اکرم(ص) و خلفای راشدین (رض) لذا اگر دقت عملی شده ( به تعبیر آقای شمس لجاجت و لجبازی نبوده)عمل به شرع مقدس یعنی فتاوای حضرت امام شافعی (رض) که در قانون اساسی جمهوری اسلامی این اجازه به ما داده شده است جوابیه و طرح موضوع فوق جهت تنویر اذهان خوانندگان بزرگوار و واقفین خیر اندیش می باشد وامید است آن را بخوانند ,ببینند و قضاوت کنند. مضافا” اینکه ۲برگ نامه درابتدا ودرانتها (وقف نامه ونامه شورای محترم روستا) در منظرتان قرارخواهد گرفت ومابقی مکاتبات به جهت طبقه بندی اداری از درج آن معذوریم .
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَالْهُدَى
متن اظهار نظر آقای فاتح شمس به شرح ذیل است :
بسیار سپاسگزارم از دوست عزیزم کاک فرهاد صالحی که با درج این مصاحبه فرصتی را برای بنده فراهم آورد تا مطلبی را به استحضار مردم فهیم و آگاه هورامان برسانم هر چند بنده شناختی از آقای رمضانی نداریم اما حرکتی که در روستایم شرکان انجام دادند گویای مباحث فراوانی است که امیدوارم با نگارش این مطلب این حرکت در معرض قضاوت همگان قرار گیرد لازم به ذکر است بیان این مطلب بعد از مذاکرات فراوان با آقای رمضانی و بی نتیجه بودن ان انجام می پذیرد حال اصل قضیه :
حکایت از این قرار است در روستای شرکان فردی با نام نصرالله دبیری که حدود ۶۰ سال از عمرش میگذرد زندگی میکند این فرد به شهادت تمام اهالی شرکان از همان دوران طفولیت ناقص العقل بوده و هرگزتوان تشخیص خوب و بد را نداشته تا جائیکه به کرار (شاید سه مرتبه ) برایش همسر اختیار میکردند و ایشان قادر به نگهداری از همسرانش نبود البته ناگفته نماند همسران ایشان هم به مانند خودش صفیه بودن این را همه روستا شاهد هستند باز برای اثبات صفیه بودن دلایل فراوانی وجود دارد که در این مقاله نمی گنجد اکنون که این مطلب را می نویسم فرد مذکور به سبب سکته و انواع امراض گوناگون در بدترین شرایط زندگی میکند متاسفانه بستگان و اقربانش هم به بعد از دو سال متوالی بااین وضع از نگهداریش خسته شده اند و اما غرض از بیان این رنج نامه لالو نصرالله ظلم و ستمی است که توسط بانی خیر و انفاق آقای رمضانی به ایشان شده این فرد مفلوک به تمام معنا تا دو یا سه سال قبل دارای یک باغ در روستا بود اما بورثه ای نداشت چند جوان خام که نامشان محفوظ و در صورت نیاز نامشان منتشر خواهد شد ایشان را به اداره اوقاف می برند و باغش را وقف می کنند و آقای رمضانی هم فو را باغ را متصرف شده و بی آنکه تحقیقی صورت پذیرد فقط با استناد دو نفر که قطعا ان دو نفر هم اهدافی در سر داشتند و به اهدافشان هم رسیدن وقف را قبول کردند حال که ایشان به این فلاکت افتاده انتظار این بود نتنها باغش برای مخارجش عودت داده شود بلکه توسط همان اوقافی که رسالتش خیر و انفاق می باشد ایشان معالجه می شد اما بیش از دو سال است با آقای رمضانی مذاکره در جریان است دریغ از یک نرمش ، اکنون با چشمان خود می بینیم که یک انسان به علت نداری با مرگ فلاکت بار دست و پنجه نرم می کند اما قلب بانی خیر وانفاق ذره ای گرد نمی گیرد حال از این آقای بانی خیر و برکت می خواهم به عنوان یک شهروند پاسخگو باشد آیا این انصاف است فردی نیاز مبرم به درمان داشته باشد نیاز مبرم به نگهداری داشته باشد کسی را نداشته باشد در قید حیات هم باشد اما از ملک خود که تنها دارایی ایشان می باشد نتواند بهره ای ببرد از همه کسانی که به کرامت انسان و انسانیت اعتقاد دارند التماس می کنم این قضیه را پیگیری کنند و نگذارند فردی انسانی و موجود زنده ای این چنین با بدبختی و فلاکت زندگی کند نمی خواهم مسئله را بیشتر بشکافم اما وضع این انسان ستمدیده خیلی بدتر از این قضایا است و از آقای رمضامنی می خواهم بخاطر عظمت این ماه مبارک دست از لجاجت بردارد و بخاطر رضای پرودگار این باغ را به این مفلوک برگرداند تا با فروش آن چند صباحی زندگی بکند و از ادارات مسئول مانند بهزیستی می خواهم پیگیر این مسئله باشند در پایان اعلام می دارم تصاویر زندگی ایشان وجود دارد که در صورت انتشار قلب هر سنگدلی را بدرد می آورد چه برسد به شما انسانهای نیکو کار پس بخاطر این ماه مبارک به داد این مریض مفلوک برسید