اورامان نیوز:حکمرانی خوب شـهری، از رویـا تا واقعـیت اورامانات
کاوه نادری پژوهشگر در مسائل شهری و منطقه ای
حکمرانی خوب شهری در بین شهروندان هم اکنون یک رویا و تخیل بوده، که برای واقعیت پیوستن آن راهی زیادی در پیش است، و این مسئله به نهادهای مسئول در مدیریت شهری بستگی دارد. به گزارش اورامانات؛ همزمان با سرعت گرفتن روند شهرنشینی، وضعیت آینده هر شهر رقم میخورد. بنابراین درک و ارتقاء قابلیت زیستی شهرها موضوعی است که نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود. آنچه امروزه در اداره امور شهر مورد توجه و تأکید قرار میگیرد و به عنوان پارادایمی در مدیریت شهرها معرفی میشود؛ بهرهگیری از الگوی حکمرانی خوب شهری بوده که در آن دولت، شهروندان و نهادهای خصوصی در یک جریان افقی و فرابخشی به مشارکت میپردازند. در این بستر است که میتوان امیدوار به حل مشکلات و معضلات ساختاری و کارکردی شهرها بود. حکمرانی طی دهه 1990 میلادی، به یکی از واژههای محوری علوم اجتماعی، به ویژه در حوزه نظریه سیاسی، علوم سیاسی و جغرافیایی انسانی تبدیل شده است؛ شیوه یا سیستم اداره دانست که در آن مرزهای بین سازمانها و بخش عمومی و خصوصی در سایه یکدیگر محو میشوند. جوهره حکمرانی به وجود روابط متعامل بین و درون حکومت و نیروهای غیر حکومتی اشاره دارد. حکمرانی شهری بر خلاف مدیریت شهری، فرایندی مدیریتی است که به اتخاذ و حفظ زیربناها و خدمات شهری میپردازد. تحولات اخیر در ساختار اجتماعی، اقتصادی و فضایی نواحی شهری، با تغییری در شیوه اداره شهرها همراه شده است که در متون مرتبط با باز ساخت سیاسی شهرها، این نوع تحولات اغلب به عنوان حرکت از حکومت به حکمرانی تعریف میشود. اما با توجه به تفاوتی که میان این دو مفهوم وجود دارد نمیتوان به منظور توجیه حرکت، واژه حکمرانی را جایگزین مفهوم حکومت کرد، حکمرانی شهری با بهرهگیری از سیاست از پایین به بالا و طراحی شبکههای خود سازمانده، رویکردهای قدیمی سلسله مراتبی از بالا به پایین و دیوان سالاری را کمرنگ و ناکارآمد کرده، زمینه نفوذ پذیری مرزهای بین سازمانی موجود در ساختار دولتی را فراهم آورده است. با توجه به مفاهیم و تعاریف ذکر شده در دو حوزه حکومت و حکمرانی، تفاوت اصلی میان این دو مفهوم را به خوبی نمایان میسازد. از شهرهای مهمی که در غرب کشور از مسئله حکمرانی شهر رنج میبرند، شهرهای منطقه اورامانات میباشد.در این نوشتار هدف بررسی ضعفها و کمبودهای مدیریت شهری در این منطقه میباشد و به هیچوجه هدف آن به زیر سوال بردن نهاد، سازمان یا افراد خاصی نیست. شهرداری در تقریباً در همهی طرحهایی که به اجرا در آورده است بدون نظر خواهی از مردم و خواستههای آنان طرح خود را به اجرا در آورده است، که این گونه طرحها هر چند در کوتاه مدت مشکلات آن پیدا نیست اما در بلند مدت و با گذشت زمان با روحیه و فرهنگ مردمی سازگاری ندارد و کم کم به طرح حاشیهای که در امور شهری و سازوکارهای شهری کاربرد ندارد تبدیل میشود. در زمینه تهیه طرحهای توسعه شهری نقش مشارکت مردم در توسعه و عمران و اداره امور شهری کمترین بها را به مردم به عنوان اصلیترین قشر تأثیر پذیر از این تصمیمات داده شد و همین امر به عنوان یکی از دلایل عدم تحقق پذیری و بیگانگی مردم در امور شهری است.مشارکت در شهر از طرف مسئولین جنبههای فریبکاری و دستکاری مردمی را در خود دارد. یکی از مشکلات اصلی در نهاد مدیریت شهری عدم آگاهی و اطلاع رسانی به مردم است در واقع آگاهی و اطلاع رسانی، اعتماد سازی و مشارکت مردمی از جمله مهمترین اصول دستیابی به اصل پایداری فرهنگی- اجتماعی میتواند باشد. از اصول اصلی حکمرانی خوب شفافیت است. شفافیت به معنای اتخاذ تصمیمات و اجرای آنها مطابق قوانین و مقررات است. همچنین به معنای دسترسی آزاد مردم به اطلاعاتی است که میتواند بر زندگی آنها تأثیر گذار باشد. در این راستا باید اطلاعات کافی تهیه شود و به صورت قابل فهم در اختیار عموم قرار داده شود. شهرداری های منطقه در جذب مشارکت مردم نتوانسته از اهرمها و پتانسیلها استفاده نماید و این خرده بر شهرداری رواست ولی علی ایحال مردم نیز میتوانند با تاسیس NGO (کانونهای مشارکت) و با مراجعه به این کانونهای مشارکت و در قالب NGO ها میتوانند بر این مهم نائل آیند و در ساخت شهر سهیم باشند. برای حل مشکلات فعلی و آینده شهر مشارکت فعال نیروی مردمی راه حل نهایی است که متأسفانه این نیرو دست نخورده و این گونه مشارکتها غیر فعال باقی ماندهاند، تجربه نشان داده که به کار گیری استعدادهای مردمی موجب بروز ابتکارها و خلاقیتها میشوند که در شرایط عادی تصور نمیشود. برای استفاده از این امکانات بالقوه- استعدادهای مردمی- سپردن کارهای اجرایی و عملی به شهروندان ضرورت دارد. در واقع شعاری که میتوان برای مردم منطقه اورامانات ساخت شهروند خوب، شهر خوب است و این تنها با مشارکت مردم در اموری شهری قابل پذیرش است. حکمرانی خوب شهری اکنون در بین شهروندان با عنوان یک رویا و تخیل است و تا به واقعیت پیوستن این مسئله راهی زیادی در پیش دارد و این مسئله به نهادهای مسئول در مدیریت شهری و شرکت مردم در تصمیمات شهری است. در نهایت میتوان گفت که با همیاری نهادهای مسئول شهری و اجازه به مردم در مشارکت شهری میتوان شاهد نتایج خوبی مثل کاهش محدودیتها و مشکلات مدیریت شهری به خصوص شهرداریهایی که با کمبود یا فقدان نیروی متخصص و منابع مالی مواجه میباشند، چرا که جلب مشارکت مردم باعث رفع بخشی از نیاز مدیریت شهری به منابع انسانی و مالی میشود. صرفه جویی در هزینهها و کاهش صرف انرژی، بدین معنی که با استفاده از مشارکت شهروندان این امکان فراهم شود که با صرف انرژی، هزینه و امکانات کمتر اقدامات بسیاری را در شهر انجام داد. مشارکت شهروندان در اداره شهر باعث افزایش همکاریهای اجتماعی و نیز افزایش حس تعلق آنان به شهر میشود. جلب مشارکت مردم منجر به ایجاد و یا تقویت پایههای جامعه مدنی میشود.
به نقل از سایت خبری تحلیلی اورامانات