اورامان نیوز:آدم هایی که نگاههایشان، واژه هایشان و مهربانی هایشان در چهارچوبه های تنگ زندگی های تکراری نمی گنجد.
چه تلخ است که بخواهی در سوگ دوستی بنویسی که تکه ای از پازل روحت با او باشد! چه تلخ است از کسی بنویسی که مرگش برایت به این زودی ها قابل باور نیست.
آشنایی ام با «علی رستمی» به اولین سالهای دانشجویی بر می گردد، در محیطی متفاوت و سرشار از خاطرات فراموش نشدنی در دانشگاه کردستان.
با قهرها و آشتی ها، سالهای هفتاد و یک شمسی به بعد که هر گاه به آن روزگار در عالم خیال سرک می کشم، آدم های زلال آن روزگار را برگ برگ می خوانم! و یادشان را مزمزه می کنم که:«یاد باد آن روزگاران یاد باد».
***
ساعت حوالی یک بامداد است، به تنظیم مطالب برای روزنامه مشغولم که ناگهان خبری از سوی یک دوست مشترک در یکی از شبکه های اجتماعی مرا از جا می کَنَد.
لحظاتی نفسم بند می آید و در نهایت با یکی دو دور قدم زدن کم کم به حال اولم باز می گردم، اولین کارم تماس با همان دوست مشترک است، متأسفم که خبر را تأیید می کند و می گوید:«در استخر زرین کرمانشاه دچار دردی از ناحیه ی قفسه ی سینه می شود و... علی در بیمارستان امام علی (ع) جان به جان آفرین تسلیم می کند.
***
بارها دیده و شنیده بودم از مردمی که ایام مدیریتش را تجربه کرده بودند که : براستی مدیری لایق است و از همه مهم تر حس انسان دوستی او زبانزد شده بود.
مدیریت آموزش و پرورش، فرمانداری و در این اواخر مدیریت گروه های آموزشی استان کرمانشاه او را بیش از پیش پخته کرده بود.
در گروه های آموزشی مدتی همکارش بودم، همه ی آمارها و ارقام نشان از توفیق او در این حوزه داشت.
چندین بار در بخش های مختلف گروه های آموزشی در کشور رتبه ی اول کسب کرد و در نهایت با بی مهری مجموعه ی آموزش و پرورش استان کرمانشاه مواجه شد تا خط و خطوط سیاسی قابلیت ها و توانمندی های او را بپوشاند و مجموعه ی «گروه های آموزشی استان» با کج سلیقگیِ مدیر و معاونان اداره کل آموزش و پرورش از تجربیات این مدیر شایسته بی بهره شوند.
زمزمه می کنم کلام گرانسنگ معروف را که:«سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز» و یقین دارم که همگانی که با او بوده اند،همیشه به نیکویی از وی نام می برند و یادش را گرامی خواهند داشت.
به قلم: جلیل آهنگر نژاد
به نقل از قصر نیوز