با وجود همه این سلسله تغییرات، در دوران دولت دهم و به خصوص پس از شکلگیری برخی حواشی، عدهای بحث تغییر ساختار این سازمان به وزارتخانه جهت پاسخگو کردن و تعیین مسئول این مجموعه با رأی اعتماد وزرا و امکان استیضاح وزیر میراث فرهنگی را مطرح کردند؛ بحثی که در نهایت، سرانجام مشخصی نیافت و چنین وزارتخانهای در دولت پیشین شکل نگرفت، ولی در عوض وزارتخانه دیگری قد علم کرد.
شماری از نمایندگان مجلس با ادغام دو سازمان ملی جوانان و تربیت بدنی ـ که هر یک وظایف تخصصی داشتند ـ تلاش کردند مدلی را که در سایر کشورها وجود دارد، پیاده سازی و در عین حال هر دو سازمان را در قالب وزارت ورزش و جوانان پاسخگو کنند. این تغییرات رقم خورد و وزارت ورزش و جوانان در دوران دولت دهم، با اراده مجلس شکل گرفت؛ اما سرانجام نه تأثیری بر ورزش داشت و نه آثار مثبتی برای حوزه جوانان در پی داشت.
اکنون بدون آنکه قرار باشد تغییراتی در میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی رخ دهد، برخی در پی تغییر وضعیت این سازمان هستند و دوباره این بحث با تصویب یک فوریت در صحن علنی مجلس شورای اسلامی اوج گرفته و آن گونه که برخی نمایندگان مجلس این طرح را دنبال میکنند، احتمال اینکه این تغییرات رخ دهد، بسیار بالاست؛ اما باید کوشید تا این احتمال را به صفر رساند.
زهرا احمدیپور در حدود شش ماهی که مسئولیت این سازمان را بر عهده داشته، به جز سفرهای زنجیرهای و برخی اظهارنظرها، عملکرد قابل دفاعی نداشته و مهم ترین ضربه به میراث فرهنگی، که خروج بزرگ ترین گنجینه ملی ایران با بیمه حداقلی به خارج از ایران بوده، نیز در همین دوران رخ داده است؛ اما همه اینها دلیل کافی برای تغییر وضعیت این سازمان نیست.
عدهای طرح این تغییرات را نه به دلیل عدم پاسخگویی مسئولان مربوطه، بلکه به خاطر اهمیت توسعه گردشگری و تبدیل ایران به یکی از ده مقصد گردشگری دنیا خواندهاند؛ اما به نظر نمیرسد با تغییرات و تبدیل این سازمان به وزارت شاهد تغییر شگرفی در حوزه گردشگری باشیم، کما اینکه همین مدل تغییر در حوزه ورزش و جوانان نتیجه نداد. با این اوصاف، باید پرسید تبدیل سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه، دقیقاً با چه هدفی انجام میشود و برای چه کسانی منفعت دارد؟! / تابناک